ایستگاه بعدی: جوانمرد قصاب!


اگر خوره‌ی فیلم باشید، احتمالا “فارست گامپ” را تا حالا دیده‌اید. هزار و یک جایزه و عنوان و افتخار، برای لزوم دیدن این فیلم کافیست، ولی چرا باید فارست گامپ را “بخوانیم” ؟

محمد رضایی راد، در پایان داستان حفره، توضیح می‎دهد که خودش مراقب کودک داستان بوده، خودش او را به موقع از چشم سرباز دور نگه داشته یا از نیش عقرب حفظش کرده، چون او نویسنده است. خالق داستان خودش.

این کاری است که لابد هر نویسنده ای با شخصیت‎هایش می‎کند. چه در یک داستان سیاه مثل حفره باشد، چه برای یک طنز گرم و لطیف مثل فارست گامپ. آقای گروم هم همینطوری دست فارست گامپ ، شخصیت ساده دل و کم هوش داستانش را گرفته، او را به دل موقعیت‎های عجیب برده و سربلند و پر افتخار از پس همه چیز برآمده است.  فارست به کاخ سفید رفته، از دست چند رییس جمهور جایزه گرفته، از دل جنگ‎ها سالم بیرون آمده، خیلی ها را نجات داده، میلیونر شده. گاهی هم برای اینکه دماغ مای خواننده بسوزد شکست هم خورده. ولی آخر همه ی ماجراهایش ما را خندانده. چه اهمیتی دارد اگر بدانیم در دنیای واقعی از هیچ آدم ساده دلی این کار ها بر‎نمی‎آید؟

اگر هنوز برای خواندن کتاب دو به شک هستید، من دلیل دیگری برای خواندن آن دارم: شاید برای شما هم پیش آمده باشد که خودکاری را خریده باشید که سریعتر از نوشتن شما روی کاغذ حرکت کند. از آنهایی که آنقدر روان است که تا کلمه را شروع می‎کنید، خودکار به آخر سطر رسیده.فکر میکنم آقای گروم هم فارست گامپ را با چنین قلمی نوشته. حالا وقتی کتاب را باز می‎کنید، خواندن جمله‌ی آغازین دست خودتان است. ولی بعد، شما سوار یک قطار سریع‌السیر شده اید.قطار یک طرفه است ، شما فقط به جلو پیش می‌روید. ایستگاه و توقف هم ندارد. مسیر صعب العبور نیست، منظره ها هم ماورایی نیستند. پس همینجا که هستیم می‌نشینیم.  از مناظر ساده لذت می‎بریم.  لبخند می‎زنیم، بغض می‎کنیم و حتی اگر در کوپه تنهاییم گاهی قهقهه هم می‎زنیم. ولی تا به آخر خط نرسیدیم، پیاده شدنی در کار نیست.

تجربه‌ی من موقع پیاده شدن از قطار، لبریز شدن از مهارت کوتاه نویسی بود. مشتاقم که خورجین بقیه‌ی مسافرین را هم موقع پیاده شدن، بگردم!

ریحان شناسی – مجله طنزپردازی

4 نظر

  • همین دید رو خیلی ها به خدا داریم…احساس می‌کنیم تو یکی داستانی قرار گرفتیم که یک نفر سومی از ماورا تمام داستانا حواسش به ما هست …که البته خیلی جاها هم دماغمون رو میسوزونه …

  • این پروژه ای که شروع کردید فوقالعاده است عالیه ولی احساس میکنم بیش از حد خلاصه نگاری شده در خصوص زندگی نامه ها به هر حال شنیدنشون خیلی دلچسب وفرح بخش است

  • با وجود اینکه فیلم “فارست گامپ” خیلی خوبه، ولی کسی که کتابش رو خونده باشه میدونه که چقدر در حق فیلم کوتاهی شده و کتاب عجب شاهکاریه.

پاسخ دادن به محمد پوررشیدی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *