جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

به سادگی مربای پوست پرتقال

در این مقاله چه می‌خوانیم...
به سادگی مربای پوست پرتقال

عطر سنبل عطر کاج

بین نویسندگان محترم رسم هست که عنوان کتاب تعلیق و کنجکاوی ایجاد کند. به نوعی که شما به عنوان خواننده دلتان بخواهد بفهمید راز انتخاب این اسم برای کتاب چیست ؟

مخصوصا که اخیراً باب شده عنوان طوری باشد که بعد از خواندنش نیاز باشد یک لیوان آب‎قند دستتان بدهند تا به خودتان بیایید و برگردید به شرایط قبل از خواندن عنوان .

مثلاً آقای هاروکی موراکامی چه فکری کرده است وقتی عنوان کتابش را می‎گذاشته :   ” سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش ” ؟

شخصاً اولین بار که این عنوان را دیدم تصور کردم یک فرد زال ژاپنی قرار است  هر سال مشرف شود به معابد عالیات !

واقعاً چند نفر هستند که هم زبان ژاپنی خوبی داشته باشند (در حدی که ما به تاریخ بیهقی مسلط باشیم ) و هم صاحب سواد موسیقی زیاد که بدانند عنوان این کتاب از کجا آمده است ؟ این عنوان برای خود ژاپنی ها هم با علائمی خفیف در حد دل پیچه و سوزن سوزن شدن انگشتان همراه است .

عنوان کتاب باید یک چیزی باشد که با کمک حواس پنجگانه بشود فهمید که چه ژانری دارد ، یعنی یک تعلیق نرم ایجاد کند نه اینکه یک فن فتیله پیچ روی خواننده پیاده کند.

مثلاً همین کتابی که امروز راجع به آن  صحبت میکنیم : عطر سنبل  عطر کاج  ، حداقل تکلیفتان روشن است  که یک سمبل ایرانی قرار است  در کنار یک سمبل خارجی قرار بگیرد . ( سمبل و سنبل  به عمد در کنار هم گذاشته شده اند  ) بگذریم از این که اسم اصلی کتاب از این هم راحت تر و قابل درک تر بوده و مترجم و ناشر ایرانی بنابر عادت خود اسمش را از ” خنده دار به فارسی ” گذاشته اند :” عطر سنبل عطر کاج ”

در روزگاری که فرایند مهاجرت ایرانی ها به خارج از ایران خود یک رشته ی تحصیلی در سطح فوق لیسانس نبود ، از هر خانواده ی شش نفره حداقل سه نفر در سه قاره ی مختلف پخش نشده بودند ، گردهمایی فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد بروجرد در تورنتو به سالنی با ظرفیت بیش از دویست نفر نیاز نداشت  ، دلار هفت تومان بود و با حقوق یک ماه یک مهندس میشد یک پیکان جوانان خرید ، یک خانواده ی آبادانی بدون اینکه امتحان آیلتس و جی آر ای بدهند  ، بدون اینکه خانه و زندگی شان را بعلت مهاجرت بفروشند و …. با توکل به خدا که انگار آن موقع خیلی بزرگتر بوده و با تکیه بر تجربیات پدر خانواده مهاجرت میکنند به آمریکا و داستان چالشهای مهاجران ایرانی برای جا افتادن در فضای فرهنگی کشور مقصد و ایجاد ارتباط با اهالی آنجا را بیان می کنند .

نگاه بدون تعصب نویسنده ، خانم فیروزه جزایری دوما ، به تفاوتهای فرهنگی باعث شده کتاب همان اندازه که برای خواننده ایرانی قابل درک است برای خواننده ی آمریکایی یا مهاجر غیر ایرانی  به آمریکا هم ملموس و شیرین باشد . طوری که باورش مشکل است که این کتاب از انگلیسی به فارسی ترجمه شده و برنده جوایز متعدد در آمریکا شده است.

در بیان تلخکامی های زنان در جامعه ی ایرانی یا تفاوتهای فرهنگی و دلتنگی های مهاجران و تبعیض نژادی  نویسندگان زیادی قلم زده اند و آثار ارزشمندی هم تولید شده است ولی این کتاب روش خودش را دارد . مثل پختن مربای پوست پرتقال که از چیزی تلخ و تیز ، شیرینی درست می‎شود ولی هر کسی آنرا امتحان کند محال است تشخیص ندهد که از منبع تلخی درست شده است .

تلخی را بصورت یک خاطره در خلالهای شیرین ذخیره میکنند تا همیشه یادمان باشد اگر فرصت بدهیم و تعصب نداشته باشیم ، هر ناخوشایندی قابلیت تبدیل به خوشایند را دارد .

مریم حاجی بنده – مجله طنزپردازی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خواندنی‌ها:
مطالب تکمیلی بیشتر در:
پرطرفدارترین اپیزودها

همکاری با ما

و اسپانسرشیپ